جدول جو
جدول جو

معنی کارسازی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

کارسازی کردن
(یَ بَ تَ)
پرداختن. اداکردن مالی را و دینی را. دادن نقدی را: طلب فلان از من یکصد تومان است که عندالمطالبه کارسازی کنم. و رجوع به ’ادا کردن’ و ’تسلیم کردن’ شود، مدد کردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پارسایی کردن
تصویر پارسایی کردن
پارسایی کردن
پرهیز کردن از گناه باطاعت و قناعت تزهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار سازی کردن
تصویر کار سازی کردن
کار سازی کردن
انجام دادن کار مهم سازی کردن، آماده شدن تهیه اسباب دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
Reconstitute, Reconstruct, Refurbish, Rehabilitate, Renovate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
Cleanse, Purge, Whitewash
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
reconstituer, reconstruire, rénover, réhabiliter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
purifier, blanchir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
לשחזר , לשפץ , לשקם , לשפץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
शुद्ध करना , साफ़ करना , सफेद करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
purificar, purgar, blanquear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
membersihkan, mengecat putih
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
membangun kembali, merenovasi, merehabilitasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
สร้างใหม่ , รีโนเวท , ฟื้นฟู , ซ่อมแซม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
ชำระล้าง , กำจัด , ทาสีขาว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
reinigen, witten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
reconstrueren, renoveren, rehabiliteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
לטהר , לטהר , לצבוע בלבן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
再構築する , 再建設する , 改装する , リハビリする , 修復する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
पुनर्निर्माण करना , नवीनीकरण करना , पुनर्संस्कार करना , मरम्मत करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
ricostituire, ricostruire, rinnovare, riabilitare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
reconstituir, reconstruir, renovar, rehabilitar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
purificare, imbiancare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
reconstituir, reconstruir, renovar, reabilitar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
purificar, purgar, encobrir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
清洁 , 清除 , 涂白
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
重新构建 , 重新建设 , 翻新 , 恢复
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
oczyszczać, bielenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
odbudować, odnawiać, rehabilitować, remontować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
очищати , побілити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
відновлювати , відновлювати , реабілітувати , ремонтувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
reinigen, anstreichen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
rekonstruieren, renovieren, rehabilitieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
очищать , побелить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بازسازی کردن
تصویر بازسازی کردن
بازسازی کردن
восстанавливать , ремонтировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاکسازی کردن
تصویر پاکسازی کردن
پاکسازی کردن
清める , 清掃する , 塗装する
دیکشنری فارسی به ژاپنی